1.
خرید بستنی
Buying ice cream
یک روز تابستانی گرم است.
It's a hot summer day.
یک پسر به فروشگاه بستنی میرود.
A boy goes to the ice cream shop.
او میخواهد یک بستنی بخرد.
He wants to buy an ice cream.
او انواع مختلف زیادی میبیند.
He sees many different flavors.
شکلات، وانیل، توتفرنگی و بیشتر.
Chocolate, vanilla, strawberry, and more.
او نمیتواند تصمیم بگیرد.
He can't decide.
از فروشنده مشورت میپرسد.
He asks the saleswoman for advice.
او به او نوع آناناس را پیشنهاد میکند.
She recommends the mango flavor.
او آن را میچشد و خوشش میآید.
He tries it and he likes it.
او بستنی آناناس میخرد.
He buys the mango ice cream.
او از انتخاب خود خوشحال است.
He is happy with his choice.
او به خانه میرود و بستنی خود را لذت میبرد.
He goes home and enjoys his ice cream.
یک روز زیبا است.
It's a beautiful day.
2.
جملات سطح A1 برای استفاده از افعال در زمان حال
A1 level sentences demonstrating the use of verbs in the present tense
من یک سیب میخورم.
I am eating an apple.
تو به مدرسه میروی.
You are going to school.
او آب مینوشد.
He is drinking water.
او میخوابد.
She is sleeping.
ما فوتبال میبازیم.
We are playing football.
شما یک کتاب میخوانید.
You are reading a book.
آنها میرقصند.
They are dancing.
من یک فیلم میبینم.
I am watching a movie.
تو یک آهنگ میخوانی.
You are singing a song.
او غذا میپزد.
He is cooking the meal.
او شنا میکند.
She swims.
ما میخندیم.
We laugh.
شما میدوید.
You (plural) run.
آنها میتحصیل کنند.
They study.
من میطراحی کنم.
I draw.
تو میگویی.
You speak.
او مینویسد.
He writes.
او موسیقی گوش میدهد.
She listens to music.
ما ماشین میرانیم.
We drive a car.
شما میرقصید.
You are dancing.
3.
گفتوگو: کسی را که میشناسید سلام کنید
Conversation: Greet someone you know
سلام پیتر، حالت چطور است؟
Hello Peter, how are you?
من مدتها تو را ندیدهام.
I haven't seen you for a long time.
آیا روز خوبی داشتهاید؟
Are you having a good day?
آخر هفتهت چطور بود؟
How was your weekend?
چه کار کردهای؟
What did you do?
آیا خوب بود؟
Was it nice?
خوشحالم که تو را میبینم.
It's nice to see you.
منتظر دیدار بعدی ما هستم.
I look forward to our next meeting.
بعداً میبینمت!
See you later!
1.
سبک زندگی سالمتری را پذیرفتن
Adopt a healthier lifestyle
محمت همیشه پیتزا و غذای فوری میخورده است.
Mehmet has always eaten pizza and fast food.
اما حالا میخواهد سالمتر بخورد.
But now he wants to eat healthier.
او به بازار میرود و سبزیجات و میوه میخرد.
He goes to the market and buys vegetables and fruit.
او در خانه آشپزی میکند و دیگر غذای فوری نمیخورد.
He cooks at home and doesn't eat fast food anymore.
محمت همچنین ورزش کردن را شروع میکند.
Mehmet also starts exercising.
او به باشگاه بدنسازی میرود.
He goes to the gym.
او هر روز یک ساعت دو میزند.
He runs for an hour every day.
او خود را بهتر احساس میکند و انرژی بیشتری دارد.
He feels better and has more energy.
دوستان او تغییرات را میبینند.
His friends notice the change.
آنها میگویند: "محمت، خیلی خوب به نظر میآیی!"
They say: "Mehmet, you look good!"
محمت از سبک زندگی جدید خود راضی است.
Mehmet is happy with his new lifestyle.
میگوید: "احساس میکنم سالمتر و قویتر هستم."
He says: "I feel healthier and stronger."
محمد یک سبک زندگی سالمتر پذیرفته و خوشحال است.
Mehmet has adopted a healthier lifestyle and is happy.
2.
جملات سطح A2 که کاربرد ضمیرهای شخصی در مواقع مختلف را نشان میدهد
A2 sentences illustrating the use of personal pronouns in various contexts
او اغلب پاستا میپزد، زیرا ایتالیا را دوست دارد.
She often cooks pasta because she loves Italy.
ما او را در پارک ملاقات کردیم و زمان خوبی سپری کردیم.
We met him in the park and had a great time.
شما میتوانید با خوشحالی به ما سر بزنید.
You are welcome to visit us.
آیا میتوانم به شما کمک کنم تا این کتاب را پیدا کنید؟
Can I help you find the book?
آنها یک فیلم در سینما میبینند.
They are watching a movie in the cinema.
او کلاه او را دوست دارد، چون رنگی است.
He likes her hat because it is colorful.
او با سگش پیادهروی میکند.
She is walking with her dog.
ما یک سفر به یونان برنامهریزی کردهایم.
We have planned a trip to Greece.
آیا میتوانید به من نمک بدهید؟
Could you please pass me the salt?
او ماشین او را تعمیر میکند، زیرا او نمیتواند.
He is fixing her car because she can't.
آنها کارشان را دوست دارند، چرا که خلاقانه است.
They love their job because it is creative.
آیا میتوانم به شما یک لیوان آب بیاورم؟
Can I bring you (formal) a glass of water?
او هر روز یک گل رز به او میدهد.
He gives her a rose every day.
آنها فردا به سراغ ما میآیند.
They are coming to us tomorrow.
آیا میتوانید پیام را به او منتقل کنید؟
Can you deliver the message to him?
او یک داستان خندهدار به ما میگوید.
She tells us a funny story.
شما همیشه خوش آمدهاید.
You are always welcome.
آیا میتوانم این کتاب را به شما بدهم؟
Can I give you the book?
او به آنها یک نامه مینویسد.
He writes them a letter.
او به من یک هدیه داده است.
She gave me a gift.
3.
گفتگو: بحث در مورد برنامه روزانه شما و کارهایی که طی روز انجام میدهید
Conversation: Discussion about your daily routine and what you do during the day
هر صبح ساعت هفت بیدار میشوم.
I wake up every morning at seven o'clock.
سپس دندانهایم را میپوشانم و حمام میکنم.
Then, I brush my teeth and take a shower.
صبحانه میخورم و قهوه مینوشم تا روزم را شروع کنم.
I have breakfast and drink coffee to start the day.
سپس به کار میروم و تا ساعت پنج کار میکنم.
Then I go to work and work until five o'clock.
بعد از کار به باشگاه ورزشی میروم.
After work, I go to the gym.
معمولاً شامم را میپزم و سپس تلویزیون میبینم.
I usually cook my dinner and then watch TV.
قبل از خوابیدن، یک کتاب میخوانم.
Before going to bed, I read a book.
معمولاً حدود ساعت ده به رختخواب میروم.
I usually go to bed around ten o'clock.
این برنامه روزانه من است.
This is my daily routine.
1.
برنامهریزی و اجرای یک پروژه بازسازی منزل
Planning and implementing a home renovation project
اسم من سارا است و در سیاتل زندگی میکنم.
My name is Sarah and I live in Seattle.
اشتیاق من بازسازی خانههای قدیمی است.
My passion is renovating old houses.
اخیراً یک خانه ویکتوریایی قدیمی خریدهام.
I recently bought an old Victorian house.
این خانه در وضعیت بدی بود، اما من پتانسیلی در آن میدیدم.
It was in a bad condition, but I saw potential.
شروع به برنامهریزی برای بازسازی کردم.
I started planning the renovation.
ابتدا یک لیست از کارهای لازم ایجاد کردم.
First, I made a list of necessary works.
سپس شروع به جستجوی صنعتگران کردم.
Then, I started looking for craftsmen.
پیدا کردن مردم مناسب کار آسانی نبود.
It wasn't easy to find the right people.
اما من تسلیم نشدم و در نهایت تیم عالیای پیدا کردم.
But I didn't give up and finally found a great team.
ما شروع به بازسازی خانه کردیم.
We began to renovate the house.
کار زیادی بود، اما ما به چالش پاسخ دادیم.
It was a lot of work, but we took up the challenge.
هر روز پیشرفتها را میدیدم و این بسیار دلپذیر بود.
Every day, I saw improvements and it was very fulfilling.
در نهایت خانه آماده شد و من افتخار میکردم به آنچه دست یافته بودیم.
Finally, the house was finished, and I was proud of what we had accomplished.
خانه ویکتوریایی قدیمی حالا یک خانه زیبا شده بود.
The old Victorian house was now a beautiful home.
این یک فرآیند طولانی و خستهکننده بود، اما ارزشش را داشت.
It was a long and exhausting process, but it was worth it.
من مشتاقم که پروژه بازسازی بعدی خود را شروع کنم.
I am looking forward to starting my next renovation project.
2.
جملات B1 که استفاده صحیح از ضمایر ملکی را نشان میدهد
B1 sentences demonstrating the correct use of possessive pronouns
مهربانی تو چیزی است که بیشترین ارزش را برای من دارد.
Your kindness is what I appreciate most about you.
خانه قدیمی آنها جذابیت خاصی دارد.
Your old house has a special charm.
سبک نوشتن او بسیار منحصر به فرد است.
His way of writing is very unique.
مادربزرگ ما این گردنبند را به ما واگذار کرده است.
Our grandmother left us this necklace.
شوق او به هنر واقعاً مسری است.
His enthusiasm for art is infectious.
این رستوران مورد علاقه او در شهر است.
This is her favorite restaurant in the city.
صداقت تو قابل تحسین است.
Your honesty is admirable.
خانه ما منظره زیبایی به دریا دارد.
Our house has a beautiful view of the sea.
خلاقیت او واقعاً تاثیرگذار است.
Her creativity is really impressive.
پدر او کتابخانه بزرگی دارد.
Her father has a large library.
دوست من کلیدهایش را گم کرده است.
My friend lost his keys.
معلم او بسیار سختگیر است.
Her teacher is very strict.
برادرت حس فهمیدن شوخی عالی دارد.
Your brother has a great sense of humor.
این ماشین جدید ما است.
This is our new car.
کفشهای او بسیار شیک هستند.
Her shoes are very stylish.
پدرم این میز را خودش ساخته است.
My father built this table himself.
گربهاش بسیار ناز است.
Her cat is very cute.
مادرت عالی آشپزی میکند.
Your mother cooks excellently.
خواهر و برادرهای او بسیار ورزشکار هستند.
His siblings are very athletic.
این فیلم مورد علاقهاش است.
This is her favorite movie.
3.
گفتگو: بحث در مورد فیلمها و سریالهای تلویزیونی مورد علاقهی شما، از جمله ژانرها و بازیگران
Conversation: Discussion about your favorite movies and TV series, including genres and actors
چه نوع فیلمها و سریالهای تلویزیونی را ترجیح میدهید؟
What kind of movies and TV series do you prefer to watch?
من بسیار علاقهمند به فیلمهای علمی-تخیلی و ماجراجویی هستم.
I really like science fiction and adventure movies.
آیا یک بازیگر مورد علاقه دارید؟
Do you have a favorite actor or actress?
بله، من طرفدار بزرگی از لئوناردو دیکاپریو هستم.
Yes, I am a big fan of Leonardo DiCaprio.
چه سریال تلویزیونی را بیشتر توصیه میکنید؟
Which TV series do you recommend the most?
من "اشیاء عجیب" را پیشنهاد میکنم، این سریال بسیار هیجانانگیز است.
I recommend 'Stranger Things', the series is very exciting.
کدام فیلم مورد علاقهی شما در تمام زمانهاست؟
What is your all-time favorite movie?
فیلم مورد علاقهام "پدرخوانده" است.
My favorite movie is 'The Godfather'.
من هم به فیلمهای مستند علاقه دارم، بهخصوص آنهایی که به مسائل طبیعت و محیط زیست میپردازند.
I also like documentaries, especially those that deal with nature and environment.
1.
کار پیشگامانه برای پیشرفت در فناوریهای انرژی تجدیدپذیر
Pioneering work for the breakthrough in renewable energy technologies
من زینب هستم، یک دانشمند خلاق از کوالا لامپور، مالزی.
I am Zainab, an inventive scientist from Kuala Lumpur, Malaysia.
دیدگاه من این است که جهان را با انرژی پایدار تأمین کنم با توسعه فناوریهای جدید.
My vision is to power the world with sustainable energy by developing new technologies.
یک روز من راهی برای تولید سلولهای خورشیدی به طور کارآمد و ارزانتر کشف کردم.
One day, I discovered a way to manufacture solar cells more efficiently and cost-effectively.
این باعث میشود دسترسی به انرژی پاک برای بسیاری از مردم در سراسر جهان آسانتر شود.
This would make access to clean energy easier for many people around the world.
با این حال، کار چالشبرانگیز بود و نیاز به سالها تحقیق و توسعه داشت.
However, the work was challenging and required many years of intense research and development.
پس از تعداد بیشمار آزمایش و بهبود، ما موفق شدیم فناوری را به بازار بیاوریم.
After countless experiments and improvements, we were able to bring the technology to market maturity.
پیشرفت وقتی اتفاق افتاد که یک شرکت بزرگ انرژی به فناوری ما علاقه نشان داد.
The breakthrough came when a major energy company showed interest in our technology.
آنها در شرکت ما سرمایهگذاری کردند و به ما کمک کردند تا تولید را افزایش دهیم.
They invested in our company and helped us increase production.
منابع انرژی تجدیدپذیر ما در سراسر جهان استفاده شدند و به کاهش انتشار کربن کمک کردند.
Our renewable energy sources were used worldwide and contributed to reducing carbon emissions.
امروز من به این موضوع افتخار میکنم که به جهانی بهتر کمک کردهام.
Today, I am proud to have contributed to making the world a better place.
اما سفر در اینجا تمام نمیشود.
But the journey doesn't end here.
من عزم دارم که همچنان فناوریهای نوآورانهای را توسعه دهم که زندگی ما را بهبود بخشد و سیاره ما را حفظ کند.
I am determined to continue developing innovative technologies that improve our lives and protect our planet.
2.
جملات B2 در مورد نقش ضمایر نمایشی
B2 sentences on the role of demonstrative pronouns
آن درختانی که در پسزمینه میبینی چندین قرن سن دارند.
Those trees that you see in the background are several centuries old.
این تابلویی که در گوشه آویزان است از رنسانس است.
This painting hanging in the corner originates from the Renaissance.
این کتابها در اینجا پایهی تحقیقات من هستند.
These books here form the foundation for my research.
آن پرندههایی که در آن قفس هستند، گونههای نادری هستند.
Those birds over there in the cage are rare species.
این گلهایی که کاشتهای به شکوه گل کردهاند.
These flowers that you planted bloomed wonderfully.
آن مجسمههایی که در آنجا هستند از قرن 18 هستند.
Those sculptures over there are from the 18th century.
این شهری که در آن زندگی میکنم تاریخ غنی دارد.
This city where I live has a rich history.
آن مردی که در آنجا است نویسنده معروفی است.
That man over there is a famous writer.
این کوهی که میبینی بلندترین کوه منطقه است.
This mountain you see is the highest in the region.
این داستانی که میگویی جذاب است.
This story you are telling is fascinating.
آن ابرهایی که در آنجا هستند یک طوفان را نشان میدهند.
Those clouds there announce a storm.
این پلی که ما عبور میکنیم در قرن گذشته ساخته شده است.
This bridge we are crossing was built last century.
این شعری که خواندهای من را به شدت تحت تاثیر قرار داده است.
This poem you recited has deeply touched me.
آن رودی که دیروز دیدیم بسیار معروف است.
That river we saw yesterday is very famous.
این کلماتی که گفتهای با من باقی میمانند.
These words you said stay with me.
آن کشتی که در آنجا است بسیار قدیمی است.
That ship out there is very old.
این سیبدرختی که اینجا است توسط پدربزرگ من کاشته شده است.
This apple tree here was planted by my grandfather.
آن آهنگی که او میخواند بسیار زیبا است.
That song she sings is very beautiful.
این تجربهای که داشتهای بسیار ارزشمند است.
This experience you had is very valuable.
آن کوهی که در دوردست میبینیم مقصد محبوبی برای کوهنوردی است.
That mountain seen in the distance is a popular hiking destination.
3.
گفتگو: ماجراهای سفر خود را به اشتراک بگذارید و در مورد ملاقاتهای فرهنگی بحرث برزنید
Conversation: Share your travel adventures and discuss cultural encounters
در سفرم به تایلند با ترکیب جذابی از سنت و مدرنیته مواجه شدم.
During my trip to Thailand, I encountered a fascinating mix of tradition and modernity.
آیا تا به حال معابد جذاب انگکور در کامبوج را بازدید کردهاید؟
Have you ever visited the fascinating temples of Angkor in Cambodia?
مهماننوازی مردم ژاپن بر من تاثیر عمیق گذاشته است.
The hospitality of the people in Japan deeply impressed me.
در سفرهای خود چه تجربیات فرهنگی استثناییای داشتهاید؟
What extraordinary cultural experiences have you had on your travels?
معماری حیرتانگیز دوبی واقعاً یک چشمانداز زیبا است.
The breathtaking architecture in Dubai is a feast for the eyes.
آیا تا به حال سنتهای غذایی منحصر به فرد هند را تجربه کردهاید؟
Have you experienced the unique culinary traditions of India?
کوهنوردی من در جنگلهای بارانی پرو یک ماجراجویی واقعی بود.
My trek through the Peruvian rainforest was a real adventure.
چه کشورهایی را بازدید کردهاید که تأثیر عمیقی بر شما گذاشته است؟
Which countries have you visited that had a profound impact on you?
ملاقات با ماسای در کنیا تجربهای بود که زندگی من را تغییر داد.
Meeting the Maasai in Kenya was a life-changing experience.
سفرها چشمان ما را فقط باز نمیکند، بلکه قلب ما را نیز به فرهنگهای جدید باز میکند.
Traveling not only opens our eyes but also our hearts to new cultures.
1.
رهبری یک پروژه تحقیقاتی پیشرو در مهندسی ژنتیک
Leading a groundbreaking research project in genetic engineering
مارتا، یک ژنتیکدان برجسته در شهر پرزندگی سان فرانسیسکو، با یک چالش مواجه شده بود.
Marta, an outstanding geneticist in the vibrant city of San Francisco, was faced with a challenge.
او یک تیم از دانشمندان را در اجرای یک پروژه تحقیقاتی نوین برای تغییر ژنتیک گیاهان رهبری میکرد.
She led a team of scientists in conducting a cutting-edge research project on genetic modification of plants.
آنها سعی میکردند گندم را به گونهای تغییر دهند که بتواند در شرایط آب و هوایی افراطی رشد کند.
They were trying to modify wheat so that it could grow in extreme climate conditions.
مارتا ساعتهای بیشماری در آزمایشگاه میگذراند، توالیهای ژنتیکی را تحلیل میکرد و ژنها را تغییر میداد.
Marta spent countless hours in the lab, analyzing genetic sequences and modifying genes.
با وجود چالشها و ناشناختهها، او همیشه امیدواری و تصمیمگیری خود را حفظ میکرد.
Despite the challenges and uncertainty, she always kept her optimism and determination.
او با اعتقاد کامل فکر میکرد که کار او توانمندی دارد جهان را تغییر دهد و با گرسنگی و فقر مبارزه کند.
She firmly believed that her work had the potential to change the world and combat hunger and poverty.
مارتا و تیم او بدون وقفه کار میکردند، همیشه به دنبال یافتن پیشرفت بعدی بودند.
Marta and her team worked tirelessly, always in search of the next breakthrough.
آنها با مشکلات مواجه شدند، پیروزیهای کوچک را جشن گرفتند و به طور مداوم یاد گرفتند.
They overcame setbacks, celebrated small victories, and constantly learned.
پس از سالها تحقیق و تعداد بیشماری آزمایش، آنها سرانجام یک پیشرفت قابل توجه دست یافتند.
After years of research and countless experiments, they finally achieved a significant breakthrough.
آنها یک نوع گندم ژنتیکی تغییر یافته ایجاد کرده بودند که در شرایط افراطی میتوانست رشد کند.
They had created a genetically modified wheat variety that could thrive in extreme conditions.
مارتا وقتی موفقیت کار خود را دید، موجی از افتخار و ارضاء حس کرد.
Marta felt a wave of pride and fulfillment as she saw the success of her work.
تحقیقات او توانمندی داشت تا به میلیونها نفر کمک کند و با گرسنگی در جهان مبارزه کند.
Her research had the potential to help millions of people and combat world hunger.
او افتخار میکرد که بخشی از چنین کاری نوآورانه بود که مرزهای امکانات را جلو برد.
She was proud to be part of such groundbreaking work that pushed the boundaries of the possible.
با احساس امید و بهینهسازی، مارتا به آینده نگاه میکرد، آماده برای چالشهای بعدی که در راه او خواهد آمد.
With a sense of hope and optimism, Marta looked to the future, ready for the next challenges that would come her way.
2.
گفتوگو: در مورد تجربیات خود در نقشهای رهبری و مدیریت تیم صحبت کنید
Conversation: Discussing your experiences in leadership roles and team management
در نقش من به عنوان رهبر تیم، من سریعاً متوجه شدم که ارتباط موثر بسیار حیاتی است.
In my role as team leader, I quickly realized that effective communication is crucial.
گاهی اوقات لازم است تصمیمات سختی اتخاذ کنیم که تمام تیم را تحت تأثیر قرار میدهد.
Sometimes it is necessary to make difficult decisions that affect the entire team.
وظیفه من بود تیم را تحریک کنم و در عین حال اطمینان حاصل کنم که کار به طور موثر انجام میشود.
It was my job to motivate the team while ensuring that the work gets done effectively.
من یاد گرفتم که درک قوتها و ضعفهای فردی هر عضو تیم بسیار مهم است.
I learned that understanding the individual strengths and weaknesses of each team member is of great importance.
گاهی اوقات مجبور بودم تا نزاعات درون تیم را حل و فصل کنم و یک سرمایهگذاری منصفانه پیدا کنم.
Sometimes I had to resolve conflicts within the team and find a fair compromise.
توسعه یک فرهنگ باز و حمایتی بخش مهمی از فلسفه رهبری من بود.
Developing an open and supportive culture was an important part of my leadership philosophy.
قدردانی از سهم هر فرد و تشویق همبستگی کلید موفقیت ما بود.
Appreciating each individual's contribution and fostering cohesion were keys to our success.
من همچنین متوجه شدم که لازم است بازخورد مداوم بدهم و بگیرم تا رشد و بهبود را ترویج کنم.
I also recognized the need to give and receive continuous feedback to promote growth and improvement.
تجربه من نشان داده است که رهبری به این معنی است که دیگران را الهام ببخشید تا بهترین خود را ارائه دهند.
My experience has shown me that leadership means inspiring others to give their best.
1.
هماهنگی پاسخ جهانی به یک حمله سایبری عظیم به زیرساختهای حیاتی
Coordination of a global response to a massive cyber attack on critical infrastructures
شبی آرام و پرستاره بود که پیامهای هشدار بدونی در صفحههای مراکز امنیتی سراسر جهان ظاهر شدند.
It was a quiet and starlit night when ominous warning messages began to appear on the screens of security centers around the world.
من جین-هو هستم، یک تحلیلگر امنیت شبکه با درجه بالا با مقر در سئول، و تازه فنجان قهوهام را گذاشته بودم که اولین سیگنال هشداری روی مانیتورم چشمک زد.
I am Jin-ho, a high-ranking network security analyst based in Seoul, and I had just set down my coffee cup when the first warning signal started flashing on my monitor.
در عرض چند ثانیه برایم واضح شد که ما با یک واقعه امنیتی عادی مواجه نیستیم.
Within a few seconds, it became clear to me that we were not dealing with an everyday security incident here.
یک عامل ناشناس حملهای هماهنگ و بزرگ به زیرساختهای حیاتی سراسر جهان انجام داد.
An unidentified actor was conducting a highly coordinated attack on critical infrastructures worldwide.
زمانی که مقدار حمله همچنان واضحتر میشد، من همکارانم را در توکیو، واشنگتن و لندن تماس گرفتم تا یک نقشه واکنش جهانی را هماهنگ کنیم.
As the scope of the attack became more and more clear, I called my colleagues in Tokyo, Washington, and London to coordinate a global response plan.
چالش بیسابقه بود، اما ما باید تمرکز خود را بر گرفتن کنترل در این بحران جهانی متمرکز کردیم.
The challenge was unprecedented, but we had to focus on taking the helm in this global crisis.
در وسط هرج و مرج، ما با کارشناسان و دولتها در سراسر دنیا ارتباط برقرار کردیم تا در مورد مراحل بعدی صحبت کنیم و یک اقدام موثر مقابلهای را هماهنگ کنیم.
Amid the chaos, we connected with experts and governments around the world to discuss the next steps and coordinate an effective countermeasure.
این حمله عظیم نشاندهنده نیاز به همکاری کشورها برای ایجاد یک فضای سایبری امنتر است.
This massive attack underscores the need for countries to work together to make cyberspace safer.
2.
گفتگو: تبادل نظر در مورد دیپلماسی بینالمللی و جغرافیای سیاسی
Conversation: Exchange of expert insights on international diplomacy and geopolitics
جغرافیای سیاسی یک رشته پیچیده و پویا است که تعامل قدرت، فضا و زمان را در سطح جهانی مورد بررسی قرار میدهد.
Geopolitics is a complex and dynamic discipline that examines the interaction of power, space, and time on a global scale.
چطور ارزیابی میکنید که چشمانداز جغرافیایی سیاسی کنونی چطور است؟
How would you assess the current geopolitical landscape?
با توجه به تنشها و تغییرات جغرافیایی سیاسی اخیر، جهان به نظر در حال تغییر مداوم است.
Considering recent tensions and geopolitical changes, the world seems to be subject to constant change.
دیپلماسی در این زمینهی تغییرات مداوم چه نقشی ایفا میکند؟
What role does diplomacy play in this constantly changing context?
دیپلماسی به عنوان یک ابزار اساسی برای ترویج گفتگو، حل تعارضات و حفظ روابط بینالمللی عمل میکند.
Diplomacy serves as a fundamental tool for promoting dialogue, resolving conflicts, and maintaining international relations.
آیا میتوانید یک تعارض جغرافیایی سیاسی کنونی را تحلیل کرده و نظر خود را در مورد آن بیان کنید؟
Could you analyze a current geopolitical conflict and give your assessment?
تنشهای مداوم بین قدرتهای بزرگ پتانسیل دارد تا تعادل جغرافیایی سیاسی را به شدت بیتوازن کند.
The ongoing tensions between the major powers have the potential to seriously disrupt the geopolitical balance.
چطور میتوان با اقدامات دیپلماتیکی به کاهش چنین تنشهایی کمک کرد؟
How could diplomatic measures contribute to easing such tensions?
با مذاکرات سازنده و اراده به همکاری، دیپلماتها میتوانند پایهای برای آیندهای آرامتر ایجاد کنند.
Through constructive negotiations and a willingness to cooperate, diplomats can lay the foundation for a more peaceful future.